پرسیسکی وراچ

یادداشت های یک متخصص زنان و زایمان

پرسیسکی وراچ

یادداشت های یک متخصص زنان و زایمان

خواب نیمروزی

کسی خونه نیست. جلوی پنجره نشستم و دارم اسمون خاکستری تهران رو نگاه می کنم. ذهنم ولی همه جا هست و هیچ جا نیست ، نمی دونم شاید به خاطر  مسکن های قوی هست که نیم ساعت پیش خوردم یا حجم اطلاعات انالیز نشده این مدت. هر چه هست حال خوبی هست که با این قطعه دریاچه قو چایکوفسکی بهتر هم میشه .چای تلخ و شکلات بادومی بهمراه سیگاری که نمی دونم چندمی هست ولی گز گز های دندون و تاپ تاپ های سرم میگه که باید اخری باشه تکمیل کننده محفل تک نفره ام هست. اهنگ که اوج میگیره چشمها مو می بندم و با اصراری عجیب دندون ها رو قفل می کنم و بی اعتنا به سوز تیری که به گوشم میزنه ، نفسم رو حبس می کنم که کتی خرامان خرامان میاد جایی باز می کنه کنار من رو کاناپه و خودشو می ماله به من ،کمی چندشم میشه ولی از گرمای بدنش و حسی که یه موجود زنده اس که اومده تنهایی شو با من قسمت کنه یا چه می دونم منو از تنهایی دربیاره ،به هر حال هر چی که هست ،حس چندش اولیه رو میره و  می ذارم کاملا بیاد بغلم ولی خب نمی تونم نگم بعد از لیس  زدن دستام اون حس برنگشت ولی باز رخوت قرص ها بود یا اعجاز چایکوفسکی که از من ادمی تا این حد ملو ساخته که گربه لوس و خپل خاله اینا رو از کاناپه بیرون نکردم و همچنان مشغول مرور کردن وقایع  ورودم به ایران تا الان بودم که دیدم تازه دارم براش حرف هم می زنم و اون با چشمهای سبز نافذش با دقت داره به من گوش میده. نمی دونم چقدر براش حرف زدم که دیدم خر خر خوابش دراومده و باز تحت تاثیر قرص ها بود یا اهنگ یا حجم تصاویر ذهنی خودمم چشام سنگین شد و کنار کتی خوابیدم.....
نظرات 72 + ارسال نظر
باران لاهیجی پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ق.ظ

چه زود سهم روزهای خوبمان "یادش بخیر" می شود

اره متاسفانه....

سوده یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:56 ق.ظ

کوشی پ دکتررررررررررر؟؟؟؟؟

مژگان امینی یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ق.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام
منتظر نوشته های شما هستیم .
یا در واقع :ای بابا ! ما که مردیم از فضولی پس شما کجایید؟

سلام
حتما...
خدا نکنه این چه حرفیه....

شمیم دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:40 ق.ظ http://shamimedoost.blogfa.com

سلام. خیلی وقت بود وبلاگتون رو گم کرده بودم. امروز بعد مدتها رسیدم بهش.
و می بینم که به وطن سفر کردیدو یاد ایام گذشته....
اگر هنوز ایران هستید امیدوارم لحظات خوبی رو تجربه کنید و اگر هم برگشتید امیدوارم سلامت و موفق باشید ...

سلام
ممنون شمیم عزیز...

ربولی حسن کور سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.rezasr2.blogsky.com

سلام
حالا که دیگه اون طرفین منتظر پست جدیدیم
نکنه توی تظاهرات گیر کردین؟!

سلام
انشالله...
نه دکتر خبری نیست

اورولوژیست(پدر) سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:02 ب.ظ http://urologist.persianblog.ir

پس بالاخره اومدی ایران...

بله دکتر...اومدم و سعادت نداشتم ببینمتون....

صبا چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:09 ق.ظ

خیلی وقت است دستهایم را

با لیوان چاییم گرم میکنم!

این اوج تنهاییست . . .

نه بیشتر از اینا هم هست...وقتی خودت حتی از شنیدن صدای خود ت متعجب بشی....

رضا جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:25 ق.ظ

دکتر ازت خبری نیست.
نگرانم.
نگرفته باشنت؟

سلام
ممنون
نگران چرا دوست عزیز؟چرا بگیرنم؟

گندم جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.gandom-med.blogsky.com

سلام
اقاى دکتر دوباره غیبت صغرى رفتیدا!
امیدوارم هر جا هستید حالتون خوب باشه

سلام
ممنون دوست عزیز

[ بدون نام ] شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:03 ب.ظ

عاشقانه تر از این نیست
که در واپسین لحظات باورم
از بودن تو
باور نکنم
که رفته ای


آسمان را دیدی حس کردی چقدر تنهایی من بزرگ است .

ستاره ها را شمردی تا بدانی چه اندازه درد من بی نهایت است .

و ماهی را دیدی چقدر عاشق است ...............

ممنون

صبا شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ب.ظ

عاشقانه تر از این نیست
که در واپسین لحظات باورم
از بودن تو
باور نکنم
که رفته ای


آسمان را دیدی حس کردی چقدر تنهایی من بزرگ است .

ستاره ها را شمردی تا بدانی چه اندازه درد من بی نهایت است .

و ماهی را دیدی چقدر عاشق است ...............

ممنون قشنگ بود...

باران لاهیجی شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:22 ب.ظ

یلدات مبارک بابک جان
شب شادی داشته باشی
هندونه شترییییییییییییییی

ممنون باران عزیز
همچنین برای شما

صبا شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:58 ب.ظ

یلـدا یعنی یادمان باشد که سرمـای انتــظار 
با گرمای عشق و امید فردا شیرین می‌گذرد. 
یلدا مبارک

ممنون دوست عزیز
یلدای شما هم مبارک

ناهید یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:17 ب.ظ

سلام دکتر جونم امیدوارم همه چی بر وفق مراد باشه دلتنگتون شدیم

سلام . ممنون دوست عزیز

سمیه سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ق.ظ

سلام مثل اینکه خیلی سرتون شلوغه ها یه ماهه که هر روز سرمی زنم به وبلاگتونو مطلب جدید نذاشتین امیدوارم که ایران حسابی بهتون خوش بگذره و این فراموش کردن وبلاگتون هم بخاطر همین باشه

سلام
ممنون دوست عزیز که به یاد من هستید

سرو چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ق.ظ

سلام دکتر جون
خوبین که ؟؟؟؟
کجایین بابا؟ ایران؟ اکراین؟
خواب نیمروزی در حد چرته ها!! اینکه خواب پاییزی شد بابا

انشالله خوب باشید ها حالا
بیصبرانه منتظریم

سلام
ممنون که به یاد من هستید دوست من...

امی جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:40 ق.ظ http://weineurope.blogsky.com/

سلام آقای دکتر
خیلی وقته که نمی نویسید البته می دونم وقتی آدم به ایران سفر می کنه برای نوشتن خیلی کم وقت پیدا می شه اما امیدوارم این بی خبری به معنی این باشه که داره بهتون حسابی خوش می گذره، تا کی ایران می مونید دکتر؟

سلام امی عزیز
من سه هفته ای میشه که برگشتم....ایران خوب بود خیلی خوب....ممنون که به یاد من هستید

رعنا جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:41 ب.ظ

سلام آقای دکتر


هی خاموش میام و خواب نیمروزی رو می بینم و میرم ..


منتظریم که بنویسین.

سلام رعنای عزیز
ممنون ...لطف دارید

روشنک یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:33 ب.ظ http://hasti727.blogfa.com

سال نو پیشاپیش مبارک دکتر جان
امید که حسابی خوش بگذره

ممنون روشنک عزیز...همچنین برای شما....

ارام مامان علی پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:22 ق.ظ

سلام.دکتر جان.دلتنگت و نگرانتان شدیم.امیدوارم سلامت باشید و هر چه زودتر ما را مهمان قلم زیبایتان کنید.

سلام
ممنون ...شما واقعا به من لطف دارید....

sahar پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:56 ب.ظ

سلام خوبید؟
تجربه نشون داده سکوت‌های شما معنیشون اینه که یه چیزی سر جاش نیست .

مخصوصاً که از سفرِ ایرانتون هیچ پستی نگذاشتید.امیدوارم حدسم اشتباه باشه !

سلام
بله خوبم. ممنون دوست من....
شما خیلی نکته بین هستید....

hgh پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ب.ظ

خیلی وقت بود فرصت نشده بود بیام اینجا...دلم تنگ شده بود...خوبین؟

ممنون دوست من.....خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد